۱۳۹۰ مرداد ۳, دوشنبه

اگر ایلیا رام الله زندان برود

اين متون راهبردي جمعيت ال ياسين بين سالهاي 1386 تا 1388 براي اولين بار منتشر شدند. بيش تر برنامه هاي گفته شده در اين متن ها اجرا شدند و باعث رسوايي هر چه بيشتر اداره دايره مذاهب و همچنين  باعث آزادي استاد ايليا و اعضاي جمعيت گرديد . اما با توجه به دستگيري مجدد چند روزه استاد ايليا بر آن شديم تا دوباره اين متن ها و برنامه ها را يادآوري كنيم

نامه گروه حافظان ایلیا در حمایت از استاد ایلیا

اگر ایلیا رام الله زندان برود

اگر ايليا زندان برود هر روزی که او در زندان است ما از هر طریق ممکن تلاش مي كنيم که بزرگی او را در جهان آشکار کنیم. به ازای هر روزی که منافقین و معاویون او را در زندان اسیر کرده اند ما می توانیم مهلک ترین ضربات را به منافقین وارد کنیم. ضربه های فیزیکی مردود است ولی ضربه های فکری و فرهنگی ماندگار است. ما بايد دشمنان او را برای همیشه در جهان رسوا کنیم و کاری کنیم که قدرت جهانی آنها را در هم بکوبد. اگر ایلیا را به زندان بردند ما هم باید همۀ جهان را، همۀ رسانه ها را، همۀ ملتها و همۀ فرهنگها را به زندانی برای کفتاران و خفاش صفتان منافق، مبدل کنیم. باید با همۀ کسانی که با منافقین شرور اِبا (ادارۀ برخورد با اديان) دشمن هستند، دوستی کنیم. باید با دشمنان معاویون در هر نقطه از ایران و جهان متحد شویم. به آنها نامه بنویسیم و از آنها کمک و راهنمایی بخواهیم. همۀ مردم و رهبران جهان را به حمایت بطلبیم. از آنها برای رها شدن از اسارت ظالمان، برای پایان دادن به ظلم و بی عدالتی کمک بخواهیم. اگر ایلیا را به زندان ببرند البته در ایران و در مرکز قدرت طالبان دایره مذاهب، نزد نامحرمان زالوصفت، بايد به تقیه دست زد. باطن خود را که ایمان و وفاداری محض است، باطن خود را که عهد با خدا و روح خداست، باطن خود را که عشق و محبت است و نفرتی بزرگ از نفاق و نامردی و دروغ، باطن خود را نبايد آشکار نمود. حتی اگر ضروری شود، دوستان ما در ايران، باید مدتی یا گاه به گاه خود را پنهان کنند و همۀ ردّها را از بین ببرند تا امکان و شرایط دفاع و حمایت فراهم باشد.
راه حل هایی که ما در این نوشته آورده ایم محصولات یک اتاق فکر از وفادارترين ياران ايلياست. در هر زمانی ما، یاران وفادار ایلیا، می بایست بهترین، موثرترین و ماندگارترین روش ها را با عزم دفاع و حمایت از ایلیا، معلم و باغبان ما و راهبر و راهنمایمان بکار ببریم. اگر ایلیا را به زندان ببرند هر کدام از ما، هزاران کار موثر و تعیین کننده می توانیم انجام دهیم. اینکه چقدر کار ما تعیین کننده خواهد بود به ایمان و وفاداری ما و نیز به هوشمندی و توان تفکری ما ربط دارد. راه حل هایی که ما در این متن آوردیم حاصل دهها ساعت تفکر و بررسی انواع الگوهای موثر بوده است ولی اینها حداقل کارهایی است كه می توان انجام داد.

زمان وفاداری - بعد از دوران سختی، وفاداری بی معناست. بعد از دوران خطر و فشار، ایمان ارزش خود را از دست داده است. کسی که در سختی ها با شما نبود، بودنش در آسانی ها، تا حدی به بی معرفتی، بی وفایی و فرصت طلبی آمیخته است. ياران مسيح يهودائيان نبودند، مرداني نبودند كه فقط معجزات او را ديده يا شنيده بودند، آنها كساني بودند كه جهان را به تجربۀ مسيح رساندند، در آتش سوزانده شدند، به چاه شيران افكنده شدند، ولی اما ايمان و وفاداري خود را قوي تر و زنده تر يافتند. یاران ابدی حسین(ع) همان کسانی بودند که در کربلا همراه او ماندند. یاران علی(ع) کسانی بودند که در انواع فتنه ها در زمانی که بدترین و شدیدترین تبلیغات بر علیه علی (ع) انجام می شد، در زمانی که بدترین تهمت ها و دروغ ها متوجه علی (ع) بود، وفادارانه و با روحی سرشار از ایمان و اشتیاق در کنار او ماندند. ياران منصور حلاج كساني نبودند كه او را سنگسار كردند و بدترين تهمت ها و دروغ ها را به او نسبت دادند، علماء و قضاتي نبودند كه به زعم خود با ادلۀ‌ محكم او را محكوم و بي آبرو كردند، ياران حلاج كساني هستند كه امروز هم حلاج وار عمل مي كنند و مشتاقان قطعه قطعه شدن و سوزانده شدن براي  حقيقت هستند.
ما یاران وفادار ایلیا، همانطور که او خود در این سالها گفته است، اعضاء خانوادۀ او هستیم و در سرنوشت او شریک هستیم. هر رفتاری که با ایلیا شود با همۀ خانوادۀ ما، با عزیزان ما و بلکه با روح و جان و زندگی ما شده است. این لحظه، زمان غیرت است. زمان شجاعت است. در این لحظه است که باید آموزه های نورانی مبارزه را به عمل درآوریم. مبارزۀ با نفاق و منافقين بخش برخورد با اديان. مبارزه با معاويون تحريف گر. با جعالان و حقه بازان ضد اديان.

هر روز، با جهان از ایلیا بگوییم - اگر ايليا را زنداني كنند، بايد او را به همۀ مردم جهان بشناسانیم و همۀ جهان را به حمایت از او واداریم. با هر فرهنگی و هر مردمی با زبان خودشان حرف بزنیم. او را به گونه ای که آنها درک کنند، معرفی کنیم. هر یک از ما باید برای خودش معلوم کند که به ازای هر یک روز و بلکه هر یک ساعتی که ایلیا در زندان است چکار کند و به چیزی که معلوم کرده است، متعهد باشد. اين مي تواند ميزان دوستي و وفاداري ما را تعيين كند.
به ازای هر یک روزی که ایلیا، روح ما، در زندان است ما می توانیم این اقدامات را انجام دهیم همانطور که کانون حافظان ایلیا در اینجا و در مدت زندانی بودن استاد، بسیاری از این اقدامات را به انجام رساند که حجم زیادی از آنها در زمان خودش که گویا طالبان فرهنگی با نادانی های خود می خواهند آن را هر چه نزدیکتر کنند، آشکار می شود:
یک مقاله روشنگر، قدرتمند و افشاگر، دربارۀ منافقان و معاویون بنویسیم و این را به گوش جهانیان برسانیم. در این صورت در هر روز، صدها و هزاران مقاله نوشته خواهد شد.
یا یک قطعه فیلم (با موبایل یا دوربین) از خودمان یا مستند هر موضوع ديگري (كه بتواند بيانگر ظلم و مجرميت و فساد القاعدگان بخش برخورد با اديان باشد) ضبط کنیم و در فرصت مناسب در اختیار رسانه های بین المللی قرار دهیم. بنابراین هر روزی که او در زندان است صدها قطعه فیلم ماندگار که اثر آنها کمتر از شمشیر نیست برای همیشه در حافظۀ جهان، ثبت و ضبط خواهد شد.
یا به ازای هر یک روزی که او در زندان است قسمتی از کتاب خود را تمام کنیم کتابی در حمایت از ایلیا، در اشاعۀ تعلیمات او و در نابودی دشمنان او.
یا اینکه در مقابل هر روز زندان او، ده نفر را یا صد نفر را یا هزار نفر را به تعلیمات او دعوت کنیم و به او پیوند بزنیم.
اگر ایلیا زندان باشد ما باید این فرصت طلایی را به جواهرات کم یاب تبدیل کنیم. این بهترین زمانی است که ما می توانیم حمایت خود را به تحقق برسانیم و وفاداری و غيرت و دوستي خود را آشکار کنیم.
اگر ایلیا را به زندان ببرند ما باید از بین سبکهای مبارزۀ باطنی، یکی را انتخاب کنیم و بر اساس همان سبک جلو برویم. هر سبک و روشی که توانایی بیشتری در آن داریم و ارتباط عمیق تری با آن می توانیم برقرار کنیم. سبک آینه ای، تعمیمی، روش افشاگری، سبک قربانی، دوستی با دشمن دشمن، تفکیک ایدئولوژیک، مبارزۀ منفی، ضربۀ تأخیری، کشش همسو یا دیگر سبک ها.
با زندان رفتن ایلیا ما هم باید منافقان را به زندان ببریم. زندانی از جنس فکر و فشار روانی؛ زندانی از جنس ایدئولوژی. باید در بارۀ آنها شعر و شعارهاي موزون، پرمحتوا و راهبردی بسازيم و به این کار امتداد دهیم. باید از آنها و از اربابان آنها شکایت کنیم. در شش ماهی که استاد در زندان بود جمعیت ال یاسین در ایران به اربابان آنها شکایت کرد ولی نتیجۀ عکس گرفت. این بار باید به همۀ مردم جهان شکایت خود را بگوییم. به رهبران دنیا. به مجالس دنیا. به مراکز حقوق بشر و رسانه ها. هر یک از ما در نبود ایلیا می بایست به یک ایلیا مبدل شویم. به یک کانون مرکزی حرکت الهی. در نبود رام الله باید هزاران رام الله به وجود بیاید. این قویترین نشانۀ وفاداری ماست.
اگر استاد زندان برود، به ازای هر یک روز آن باید یک کانون حمایت از استاد، یک کانون دفاع از ایلیا و دفاع از تعالیم الهی ایجاد شود. با هفت نفر یا هفتصد نفر یا هفت هزار نفر. مهم این است که به ازای  هر روز آن یک کانون تشکیل شود. کانونی که در آن کلیۀ برنامه های حمایتی و دفاعی، برنامه ریزی، راهبرد و اجرایی شود. ما باید پیوسته روش ها، طرح ها و تفکرات معاویون منافق را تحلیل و بررسی کنیم. اخبار و شایعات را بررسی و تحلیل کنیم و برای این تحلیل از الگوهای موفق تحلیل استفاده کنیم. بايد روش ها را هر از چند گاهي تغيير دهيم.

حريف اصلی كيست؟ - اگر ایلیا را زندان ببرند ما باید بدانیم که مسئول این فاجعۀ بزرگ چه کسانی هستند و باید همۀ توان خود را بر آنها متمرکز کنیم. بر منافقين بزرگ و معاویون كليدي، بر ایدئولوژی بخش برخورد با اديان، بر نقاط حساس معاویون، بر افراد مورد احترام معاویون. نباید فریب بخوریم. ممکن است آنها جبهۀ انحرافی درست کنند ولی ما باید بر دشمن واحد متمرکز شویم. باید بر قلب معاویون، بر مغز آنها و بر مرکز فرماندهی آنها، بر سکانداران آنها متمرکز شد. نباید دچار توهم دشمنان متعدد شویم. در شدیدترین گوناگونی ها ما فقط یک دشمن داریم و آن منافقان هستند. معاویون منافق اِبا. نباید از این مسیر خارج شویم. هر دشمن بظاهر جدید و مستقلی، یکی از بازوهای همین منافقان است بنابراین باید بر سر حریف، بر مغز و قلب او متمرکز شویم.
نباید فریب بخوریم و با سربازهای منافق بجنگیم بلکه باید بزرگان معاویون و منافقین را نقد و تحلیل کنیم. نقد و تحلیلی که جهان بشنود.

ما هم مسلک منافقان نیستیم - برای یاران وفادار و همراهان حقیقی، همیشه امکانی برای دفاع و حمایت وجود دارد. اگر معاویون معلم بزرگ ما را اسیر کنند ما هم خود را از اسارت هم اعتقادی و هم آیینی با آنها نجات می دهیم. ما نمی توانیم با دشمن خود، هم آیین باشیم. ما نمی توانیم با دروغگویان و حقه بازان هم عقیده و هم اعتقاد باشیم. ولی اما نباید این کار را تا زمان مناسب، آشکارا انجام دهیم بلکه این تغییر بنیادی می بایست درونی باشد و در زمان مناسب بیرونی شود. در این صورت نه تنها از هم آیینی و هم اعتقادی با این منافقان کفتارصفت اِبا خارج می شویم بلکه اعتقادات دروغین آنها را در فرصت مناسب، از طریق کتاب، مقاله و تحلیل نابود می کنیم.

مشکل اصلی معاویون اِبا با استاد - مسئلۀ اصلی معاویون در ارتباط با پیروان استاد یک چیز است. اگر این یک مسئله حل شود از نظر آنها همه چیز حل شده: عدم ایمان و عدم ارتباط پیروان ایلیا «میم» با او. عدم پیروی از تعالیم او و جلوگیری از اشاعه آن. و اگر این یک مسئله حل نشود آنها مسائل متعددی جعل خواهند كرد تا شاگردان و پیروان استاد را از طریق اتهامات مختلف تحت فشار و تهدید قرار دهند تا بلکه به خواستۀ پلید و شیطانی خود نائل شوند.
ادارۀ ادیان آنطور که خودش همیشه گفته است به نمایندگی از چهار نهاد بزرگ مذهبی و امنیتی از ما می خواهد که استاد را انکار کنیم، او را رها کنیم، برعلیه او تبلیغ و جو سازی کنیم، هزاران خوبی و اثر خوب و ماندگار او را انکار کنیم و به او اتهامات دروغین نسبت دهیم. در این صورت، آنطور که به بعضی دوستان تأکید کرده، کاری به شاگردان استاد ندارد. معاویون از ما دوستداران و پیروان ایلیا می خواهند که او را محکوم کنیم و اگر محکوم نمی کنیم لااقل از او دفاع نکنیم.
درخواست معاویون یک چیز است. خیانت، لگدمال کردن خدا، اسم خدا و کلام خدا. زیرا ارتباط ما با معلممان برهمین اساس است. آنها می خواهند در مرحلۀ اول اطراف استاد را خالی کنند و بعد که معلم ما را تنها دیدند، اندیشه های پلید و شیطانی شان را عملی کنند. این اتفاق جدیدی نیست. در طول تاریخ صدها بار این داستان تکرار شده و در زمان فعلی هم در حال تکرار است. داستان موسی(ع) و هارون(ع)، داستان عیسی(ع) و داود(ع)، داستان عاشورا، داستان امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام صادق(ع). داستان خودِ پیامبر اسلام (ص) و داستان صدها تن از بزرگان معنویت، تمدن، آزادی و حقانیت، بطور کامل و دقیق بر داستان امروز منطبق است.
امروز همان جزئیاتی در حال تکرار است که از اولین روزهای تمدن بشری اتفاق افتاد و همیشه تکرار شده. دوازده سال سعی کردند ایلیا را از طرق مختلف و به طرز نامحسوس تخریب کنند. دربارۀ او شایعه می ساختند. شاگردان را تهدید می کردند و ترفندهای معمولي که در چنین مواقعی به کار می برند. بعد از دستگیری استاد، با استفاده از دروغ ترین، ناجوانمردانه ترین و مکارانه ترین روش ها سعی کردند او را به شدیدترین و بدترین شکل ممکن تخریب و تقبیح کنند. وبلاگ ها و سایت ها را فعال کردند، شایعه سازی کردند، داستانهای جعل شده ساختند. ولی اما پیروان غیرتمند و وفادار استاد هم بیکار ننشستند. به میدان آمدند و با وجود امکانات ناچیز خود در برابر امکانات فوق العاده و رایگان آنها، اولین شکست بزرگ را در شبکۀ اینترنت بر آنان وارد ساختند.

حداقل کار ممکن؛ یک ضد میکروب باشیم - اگر توان تفکری و تحلیلی نداریم و فقط جُک گفتن بلد هستیم می توانیم از همین امکان هم استفاده کنیم. تناقض ها و مسخرگی های رفتار و عملکرد معاویون اِبا را به جُک تبدیل کنیم. برای دروغ هایی که می گویند، برای حقه بازی هایی که در این ماهها شبانه روز به آن مشغول بوده اند، جُک بسازیم. اگر این را هم نتوانستیم باز هم دهها امکان دیگر برای دفاع و حمایت از معلممان وجود دارد. کمترین هایش این است که تعلیمات او را، کتاب های او را، اندیشه های او را به دیگران برسانیم. همیشه راههای زیادی برای دفاع از حقیقت و حمایت از حق وجود دارد. سال گذشته که معاویون، استاد را به زندان بردند، طبق الگوهای مرسوم و معمولشان و روش های کهنه ای که در حقه بازی و فریب دادن و دروغ گفتن، در فهرست دارند، سعی کردند در پیروان استاد، بيماري و میکرب تولید کنند. تمام تلاششان این بود که با استفاده از این ميكرب ها که در قالب شایعات دروغ، مقالات انحرافي، تحریف ها، تهمتهای کذب و تحلیل های ناهنجار عرضه می شد، توان ایمانی، اعتقادی و ارتباطی مردم و پیروان استاد را از کار بیندازند. حتی عده ای را مأمور کردند تا در بین دوستداران استاد به انتشار این ميكربها بپردازند. این یکی از روش های همیشگی آنان است. بنابراین هر یک از ما می بایست تبدیل به یک ضد ميكرب شود. هر کدام از ما باید به یک ضد میکرب مبدل شویم. به ضد میکربی که مثل شعله های آتش، میکرب های مرگبار را نابود می کند. باند میکرب ها برای نابودی موجودات زنده چاره ای جز انتشار میکرب ندارد و ما که این را می دانیم باید به ضد میکرب ها مبدل یا مجهز شویم و بلكه پيوسته كار ساخت آنها را انجام دهيم و كوبنده ترين ضربه را به اِبا (بخش برخورد با اديان) وارد كنيم. ضربه اي كه بزرگترين قدرت آن، الهام پذيري و الگوسازي آن است. ضربه اي كه از بمبهاي هسته اي هم مخرب تر است. ضربه اي كه كل جهان را تا ابد به لرزه در مي آورد.

جنایت بزرگ طالبان ایران (اِبا) - آقايان طالبان! مي دانيد كه سالها و مخصوصاً‌ از زماني كه استاد را به زندان برديد، داريد با روح و قلب ما چكار مي كنيد؟ شما در قلبهاي ما نيزه فرو كرده ايد و همزمان به ما مي گوييد ما را دوست داشته باشيد، از اعتقاد خود دست بكشيد، و از ايليا دوري كنيد. فكر مي كنيد طبيعي ترين واكنش اين همه پيروان استاد چيست؟ بيزاري محض از شما و از هر چيزي كه شما معرف و نماينده و نماد آن هستيد. مي دانيد اگر در نظام اسلامي، واقعاً حاكمان دادگستري باشند با شما چكار خواهند كرد؟ شما براي اين مردم و حتي اين نظامي كه چاپلوسانه و رياكارانه خود را به آن چسبانده ايد، چكار كرده ايد؟ جز دشمن سازي؟ جز تبديل دوست دو آتشه به منتقد و سپس به دشمن زخم خورده؟ جز ريختن آبروي هر روزۀ اسلام و قرآن در جهان؟ جز سياه نمايي چهرۀ اسلام و نظام اسلامي در جهان؟
ايليا دهها هزار نفر را از بي خدايي و بي ديني و بي ايماني نجات داد. او ما را با قرآن و حضور خدا پيوند داد. خدا را به ما شناساند. ذهن هاي ما را فعال كرد. قلبهاي ما را احياء كرد و روح هاي ما را به حركت درآورد. و شما با قدرت تمام مشغوليد تا مذهب ما را بزودي از ما بگيريد. مراقب باشيد دور نيست زماني كه تحمل ما تمام شود و آنگاه ببينيد كه فاجعه اي كه شما ساختيد از بريده شدن سر هزاران شيعه توسط صدام و بعثيان و از به خاك و خون كشيدن دهها هزار كرد بي گناه، بدتر و شديدتر است.
حافظان ایلیا «میم»


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ایلیا ،ایلیا رام الله ، ایلیا میم ، پیمان فتاحی ،جمعیت ال یاسین، الیاس رام الله ،فتاحی، ال یاسین ،استاد ایلیا ،ضد فرقه ، ایلیا میم رام الله، رام الله